از این مهمتر، کاربرد نابهجای تشویق و تنبیه، نگرش دانشآموز
را نسبت به معلم و مدیر و مدرسه به نگرشی
منفی سوق میدهد که تنفر، بیزاری، فرار از مدرسه و نظایر آن را
موجب میشود.
تشویق و
تنبیه عامل اساسی برقراری روابط انسانی است که در
پیدایش، استحکام و توسعه عواطف، احساسات، روابط و درک متقابل تأثیر
بسزایی دارد.
نقش
حساس تشویق و تنبیه بر دانشمندان تعلیم و تربیت و تمامی آنها که با آموزش و پرورش
کودکان، نوجوانان و جوانان جامعه سروکار دارند
پوشیده نیست. بسیار اتفاق افتاده است که با یک تشویق یا تنبیه به
موقع و بهجا و با توجه به شرایط
لازم آن، زندگی فردی از مسیری انحرافی به راه
راست تغییر یافته و بالعکس، یک تشویق یا تنبیه نابهجا سبب گمراهی
و تیرهروزی فرد دیگری شده
است. چه بسیار آدمهایی را میشناسیم که به خاطر
ترس و خاطره ناخوشایند و دردآور از یک تنبیه بیموقع و غیرعادلانه،
برای همیشه درس، کلاس و مدرسه را
ترک گفتهاند و چه بسیار خاطرات خوش تشویق که
از معلم و مدیرمان در ذهن ما باقی مانده است و همواره آنها را به
یاد میآوریم. بارها دیدهایم
که بعضی از افراد در توضیح موفقیتهای خود از
محبت و تشویقهای فلان معلم یا مدیر سخن میگویند یا عدهای هم با
تأسف ترکتحصیل و یا سرخوردگی از
درس خواندن و بیزاری از مدرسه را از رفتار فلان
معلم یا مدیر میدانند.
تشویق و
تنبیه از عوامل کنترلکننده و جهتدهنده در تعلیم و تربیت هستند.
همان گونه که راننده خودرو با در
دست داشتن فرمان و گردش آن به چپ و راست، خود
را در مسیر درستی قرار میدهد و از انحراف آن جلوگیری میکند، مدیر
نیز با تشویق و تنبیه مناسب، دانشآموز
و حتی معلمان را در مسیر درست آمورشی و
تربیتی قرار میدهد. تشویق و تنبیه از اجزا تجزیهناپذیر تعلیم و
تربیت هستند و از نظر سبک، فرآیند
و سازوکار همان ویژگیهای تعلیم و تربیت را
دارند. آموزش و پرورش، یک عمل آگاهانه برای تغییر رفتار انسانها
از یک رفتار موجود به یک رفتار
مطلوب است. عمل آگاهانه یعنی این که مدیر و معلمان با برنامهریزی و تعیین راهها
و روشها، در یک فاصله زمانی مناسب سبب
هدایت رفتار دانشآموزان به یک رفتار مورد نظر میشوند. تشویق و
تنبیه ابزارهای حساسی در تعلیم و
تربیت هستند که بدون داشتن تخصص و مهارت لازم
نمیتوان از آنها بهره مناسب جست.
تعریف تشویق
و تنبیه
در مفهوم کلی، تشویق از نظر
مدیریت آموزشی یعنی ترغیب تکرار یک رفتار مطلوب
است. منظور از تشویق که به آن تقویت مثبت هم گفته میشود، دادن یک
پاداش مناسب به یک فرد پس از
انجام یک عمل یا رفتار مورد نظر و پسندیده است. ریشه تشویق در پاداش است که به
فرد در راستای تأمین نیازهایش داده میشود. از
آنجا که انسان به دنبال تأمین نیازهایش است، هرگاه پس از انجام یک
کار پاداش مناسب با آن نیاز را
دریافت کند، به تکرار آن عمل تشویق میشود و به
احتمال زیاد بار دیگر آن را برای دریافت مجدد پاداش انجام میدهد.
تنبیه نیز در یک مفهوم کلی یعنی
فراهم کردن زمینه از بین بردن یا کاهش تکرار یک
رفتار ناخواسته است به تعبیری دیگر تنبیه یعنی کاهش احتمالی یک
پاسخ خاص در زمان آینده که در نتیجه
ارائه مستقیم یک محرک برای آن پاسخ بوجود میآید. در این تعریف، از تنبیه به
عنوان یک امر الزاماً منفی و ناخوشایند یاد
نمیکنند، بلکه جنبه مثبت آن را در نظر میگیرند و آن کاهش یک عمل
نامطلوب است.
جنبه رفتاری
تشویق و تنبیه
تشویق و
تنبیه از عوامل تغییر رفتارند که
بدون شناخت و در نظر گرفتن رفتار، امکان اعمال درست آن وجود ندارد. اساس تشویق
و تنبیه تقویت، تثبیت و یا حذف رفتار است. تقویت اجتماعی یکی از
قدرتمندترین وسایل قابل دسترسی برای تغییر رفتار
دانشآموزان و فرزندان ما است. برای بهرهگیری اثربخش از تقویت
اجتماعی معمولاً ما رفتارهای دانشآموزان،
همکاران و فرزندان خود را به سه دسته
تقسیم میکنیم.
1- رفتار مثبت: رفتار مثبت رفتاری است که مدیران، معلمان و دیگران را خشنود
میکند. به عنوان مثال، دانشآموزی که با جدّیّت
کار میکند، باعث احساس رضایت بزرگسالان میشود. مدیر و معلم نیز
از رفتار دانشآموز احساس غرور و
شادمانی میکنند و دوست دارند که رفتار او همچنان
باقی بماند. تقویت کردن این روش باعث پاداش دادن به دانشآموز میشود.
اگر به دانشآموز پاداش داده
شود، رفتار او تکرار میشود. تقویت مثبت بهترین و
مؤثرترین روش افزایش رفتار است. تقویت مثبت فرآیندی است که در آن
ارائه تقویتکننده مثبت بعد از
رفتار، منجر به نیرومند شدن آن رفتار میشود و این تقویتکنندههای مثبت
مهمترین عامل افزایش و ادامه رفتارهای ما در زندگی روزانه هستند. معلم کلاس
اول دبستان تصمیم میگیرد هر وقت دانشآموزان موقع ورود به کلاس به او سلام
کنند، با لبخند زدن به طرف تمامی بچهها جواب
سلام را بدهد و رفتار سلام کردن آنها را تقویت کند. این امر منجر
به افزایش سلام کردن دانشآموزان
خواهد بود و تشویق به این کار میشوند.
2ـ رفتار منفی: رفتار منفی رفتاری است که
از نظر مدیر، معلم، پدر و
مادربزرگسالان قابل قبول نیست و آن را دوست نمیدارند. به عنوان
مثال دانشآموزی گستاخی میکند و
یا رفتاری ناشایست در مدرسه انجام میدهد یا
رفتار منفی دانشآموز در مدرسه به صورت ضعف درسی، اذیت همکلاسان،
دزدی و پرخاشگری ظاهر شده است. به
هر حال اینها رفتارهایی هستند که بزرگترها را
عصبانی میکند و نمیخواهند آن رفتار برای بار دوم اتفاق بیفتد یا
تکرار شود.
در
تقویت مثبت، ارائه تقویتکننده مثبت رفتار را نیرومند میکند. در حالی که در
تقویت منفی حذف تقویتکننده منفی یا فراتر از آن
منجر به نیرومندی رفتار میشود. نام دیگر تقویتکننده منفی، محرک
آزاردهنده است، زیرا حضور آن در
موقعیت، موجب آزار فرد میشود و لذا حذف آن از
موقعیت یا به تعویق افتادن آن سبب تقویت رفتاری از فرد میشود که
به حذف یا به تعویق افتادن آن منجر
شده است. تقویت منفی، مانند تقویت مثبت از
پدیدههای معمولی زندگی روزانه است. کودکی که تازه راه رفتن را
آموخته است، اگر هنگام راه رفتن قدم
اشتباهی بردارد، زمین خواهد خورد و همین امر باعث
بروز دردی در بدن میشود و بعد برای پرهیز از زمین خوردن خواهد
کوشید از انجام آن حرکت غلط جلوگیری
کند. یا این که معلم با تهدید کردن دانشآموزان
به گرفتن نمره کم و مردود شدن در امتحان آنها را به درس خواندن
وگرفتن نمره خوب وامیدارد. تقویت منفی
یکی از شیوههای نامطلوب آموزشی است و دارای
آثار جانبی مضر است و تا حد امکان از کاربرد این روش در محیط
آموزشگاه باید
دوری کرد.
3ـ رفتار خنثی: رفتار خنثی رفتاری است که
نه بزرگسالان
را نه خوشحال و نه غمگین میکند. خیلی مواقع ما متوجه رفتار بچهها نمیشویم. مثلاً موقعی که
دانشآموز کارهای معمولی را انجام میدهد مورد
توجه قرار نمیگیرد و کسی راجع به مثبت و یا منفی بودن آن فکر نمیکند. نکته مهم این است که مدیر و معلمان باید مشاهدهگران خوبی باشند تا
بتوانند رفتارهای مثبت، منفی یا
خنثی را تشخیص دهند. باید توجه داشت که رفتارهایی
که مورد توجه ما قرار میگیرد نباید الزاماً مثبت و یا منفی باشند.
توجه به تمامی رفتارها مانند رفتار
خنثی از اهمیت زیادی برخورددار است. رفتارهای
خنثی میتواند پایهای برای رفتارهای مثبت باشد و چنانچه مدیران و
معلمان به آن توجه کنند، رفتار
عادی دانشآموزان را به سوی رفتار مثبت سوق
میدهند. عکسالعملهای ماست که بچهها را وادار به حرکات بعدی خود
میکند. اگر رفتار ما نشان دهد که
از رفتار آنها خوشحال شدهایم، آن رفتار را
ادامه خواهند داد. باید تأکید کنیم که تقویت مثبت رفتار بچهها با
توجه به آن رفتارها از طریق
رفتارهای کلامی و غیرکلامی بوجود میآید. توجه به
رفتارهای کودکان، نوجوانان و جوانان نیاز به بصیرت شخصی و مهارت
علمی در رفتارشناسی دارد. تا مدیر
یا معلمی نتواند رفتارها را دستهبندی کند و
عوامل مهم بوجودآورنده و شرایط رفتار را نشناسد نمیتواند، چنانچه
رفتار نیاز به تغییر داشته باشد
اقدامی به عمل آورد.
روشهای
منفی کاهش رفتار
هدف از کاربرد روشهای منفی،
کاهش مستقیم رفتارهای نامطلوب است. هر چند که فقط
یکی از این روشها با نام تنبیه معرفی شده است، روشهای دیگر کاهش
رفتار نیز کمابیش دارای همان
عوارض جانبی نامطلوب تنبیه هستند. به همین دلیل
تمامی این روشها به روشهای تنبیهی شهرت دارند و ما در اینجا آنها را زیر عنوان روشهای منفی کاهش
رفتار معرفی میکنیم که عبارتند از: خاموشی، محروم کردن از تقویت، جریمه کردن،
جبران کردن و تنبیه.
خاموشی
در تعریف خاموشی باید گفت اگر
رفتاری را که قبلاً تقویت شده برای مدتی تقویت
نکنیم، از نیرومندی آن کاسته میشود و تکرار بدون دریافت تقویت
رفتار سرانجام منجر به توقف کامل
آن رفتار خواهد شد. خاموشی از پدیدههای معمول
مورد استفاده افراد است. مادری که به گریههای بیدلیل کودک بیتوجهی
نشان میدهد، میخواهد میزان
گریه کردن کودک را کاهش دهد، معلمی که از دادن
نمره، امتیاز و سایر تقویتکنندهها به دانشآموزی که رفتار
نامطلوبی انجام
داده است خودداری میکند، هدفش کاهش دادن رفتار نامطلوب آن دانشآموز است.
محروم کردن
از تقویت
در روش
محروم کردن، به
خاطر رفتار نامطلوبی که از دانشآموز سر میزند او برای مدتی از
دریافت تقویت محروم میشود. برای
مثال معلم ورزشی که یکی از بازیکنان را از زمین
بازی اخراج میکند به دلیل انجام عمل خلاف مقررات و مانع ادامه
بازی او میشود از روش محروم کردن
از تقویت استفاده میکند.
جریمه کردن
روش جــریمــه کــردن یعنی کسر
کردن مقداری از تقویتکنندههایی که فرد قبلاً
به دست آورده برای رفتار نامطلوبی که انجام داده است. جریمه کردن
رانندگان متخلف از طریق دریافت پول
از آنها، کسر کردن نمرات دانشآموزان در نتیجه
کارهای غلطی که انجام دادهاند یا به خاطر بیانضباطی در کلاس
هنگام درس مقداری از نمره گرفته شده
او کسر شود، دو روش جریمه کردن و محروم کردن
بسیار به هم شبیه هستند در حالی که در روش جریمه کردن مقداری از تقویتکنندهها که قبلاً
دریافت کرده بود، از او پس گرفته میشود. ولی در
روش محروم کردن او مدتی از دریافت تقویت محروم میماند.
روش جبران
کردن
در روش جبران کردن یا روش
جبرانی، وقتی فرد مرتکب عمل خلافی میشود، از او
میخواهند برای جبران عمل خلاف خود به اصلاح آن بپردازد. مثلاً
معلم دانشآموزی را که خردهکاغذها
را در کف کلاس ریخته است وادار میکند آنها
را جمع کند و در سطل زباله بریزد یا معلم ممکن است از دانشآموزی
که به یکی از همکلاسیهایش توهین کرده
است بخواهد نه فقط از آن فرد، بلکه از تمامی
افراد کلاس معذرتخواهی کند یا در روشهای درس خواندن موارد منفی
درسی را جبران کند. روش معمول
معلمان با نام جریمه کردن که مثلاً از دانشآموز
بخواهند چند بار بنویسد یا بخواهد موضوع درسی را به خوبی یاد
بگیرد، همان روش جبرانی است.
تنبیه
تنبیه،
خشنترین و نامطلوبترین روش تغییر
رفتار است. برای مثال پدری که کودک خود را به خاطر حرف زشت کتک میزند، میخواهد
از این رفتار نامطلوب کودک در آینده جلوگیری
به عمل آورد. کتک زدن پدر بعد از حرف زشت کودک، تنبیه نام دارد.