سه دوست در یک اتومبیل به مسافرت رفته بودند و یک تصادف مرگبار باعث شد که هر سه در جا کشته شوند
یک لحظه بعد روح هر سه دم دروازه بهشت بود و فرشته نگهبان بهشت داشت آماده می شد که آنها را به بهشت راه دهد…
فرشته پرسید : الان که هر سه تا دارین وارد بهشت می شین اونجا روی زمین بدن هاتون روی برانکارد در حال تشییع شدن بسوی قبرستان است
و خانواده ها و دوستان در حال عزاداری در غم از دست دادن شما هستند
دوست دارین وقتی دارن از کنار جنازه راه می رن در مورد شما چی بگن؟
هر آرزویی که بکنید الآن به حقیقت تبدیل میشه!!
اولی گفت : دوست دارم پشت سرم بگن که من جز بهترین پزشکان زمان خود بودم و مرد بسیار خوب و عزیزی برای خانواده ام.
دومی : دوست دارم پشت سرم بگن من جز بهترین معلمهای زمان خودم بودم و تونستم اثر بزرگی روی آدمهای نسل بعد از خودم بگذارم.
سومی گفت : دوست دارم بگن : نگاه کن داره تکون می خوره مثل اینکه زنده است!
نتیجه اخلاقی: اینکه می گن از فرصت ها استفاده کنید, الکی نمیگن که دهنشون گرم بشه, میگن که به کار ببندیم.
یکی از روزهای سال اول دبیرستان بود. من از مدرسه به خانه بر می گشتم که یکی از بچه های کلاس را دیدم. اسمش مارک بود و انگار همهی کتابهایش را با خود به خانه می برد.
با خودم گفتم: ‘کی این همه کتاب رو آخر هفته به خانه می بره. حتما ً این پسر خیلی بی حالی است!’
من برای آخر هفته ام برنامه ریزی کرده بودم (مسابقهی فوتبال با بچه ها، مهمانی خانهی یکی از همکلاسی ها) بنابراین شانه هایم را بالا انداختم و به راهم ادامه دادم.
همینطور که می رفتم، تعدادی از بچه ها رو دیدم که به طرف او دویدند و او را به زمین انداختند. کتابهاش پخش شد و خودش هم روی خاکها افتاد.
عینکش افتاد و من دیدم چند متر اونطرفتر، روی چمنها پرت شد. سرش را که بالا آورد، در چشماش یه غم خیلی بزرگ دیدم. بی اختیار قلبم به طرفش کشیده شد و بطرفش دویدم. در حالیکه به دنبال عینکش می گشت، یه قطره درشت اشک در چشمهاش دیدم.
ادامه مطلب ...
مادرم همیشه از من میپرسید: مهمترین عضو بدنت چیست؟
طی سالهای متمادی، با توجه به دیدگاه و شناختی که از دنیای پیرامونم کسب میکردم، پاسخی را حدس میزدم و با خودم فکر میکردم که باید پاسخ صحیح باشد
وقتی کوچکتر بودم، با خودم فکر کردم که صدا و اصوات برای ما انسانها بسیار اهمیت دارند، بنابراین در پاسخ سوال مادرم میگفتم: مادر، گوشهایم
او گفت: نه، خیلی از مردم ناشنوا هستند. اما تو در این مورد باز هم فکر کن، چون من باز هم از تو سوال خواهم کرد
چندین سال سپری شد تا او بار دیگر سوالش را تکرار کند. من که بارها در این مورد فکر کرده بودم، به نظر خودم، پاسخ صحیح را در ذهن داشتم. برای همین، در پاسخش گفتم: مادر، قدرت بینایی برای هر انسانی بسیار اهمیت دارد. پس فکر میکنم چشمها مهمترین عضو بدن هستند
او نگاهی به من انداخت و گفت: تو خیلی چیزها یاد گرفتهای، اما پاسخ صحیح این نیست، چرا که خیلی از آدمها نابینا هستند.
من که مات و مبهوت مانده بودم، برای یافتن پاسخ صحیح به تکاپو افتادم
چند سال دیگر هم سپری شد. مادرم بارها و بارها این سوال را تکرار کرد و هر بار پس از شنیدن جوابم میگفت: نه، این نیست. اما تو با گذشت هر سال عاقلتر میشوی، پسرم.
سال قبل پدر بزرگم از دنیا رفت. همه غمگین و دلشکسته شدند
همه در غم از دست رفتنش گریستند، حتی پدرم گریه میکرد. من آن روز به خصوص را به یاد میآورم که برای دومین بار در زندگیام، گریه پدرم را دیدم
وقتی نوبت آخرین وداع با پدر بزرگ رسید، مادرم نگاهی به من انداخت و پرسید: عزیزم، آیا تا به حال دریافتهای که مهمترین عضو بدن چیست؟
از طرح سوالی، آن هم در چنان لحظاتی، بهت زده شدم. همیشه با خودم فکر میکردم که این، یک بازی بین ما است. او سردرگمی را در چهرهام تشخیص داد و گفت: این سوال خیلی مهم است. پاسخ آن به تو نشان میدهد که آیا یک زندگی واقعی داشتهای یا نه
برای هر عضوی که قبلاً در پاسخ من گفتی، جواب دادم که غلط است و برایشان یک نمونه هم به عنوان دلیل آوردم
اما امروز، روزی است که لازم است این درس زندگی را بیاموزی
او نگاهی به من انداخت که تنها از عهده یک مادر بر میآید. من نیز به چشمان پر از اشکش چشم دوخته بودم. او گفت: عزیزم، مهمترین عضو بدنت، شانههایت هستند
پرسیدم: به خاطر اینکه سرم را نگه میدارند؟
جواب داد: نه، از این جهت که تو میتوانی سر یک دوست یا یک عزیز را، در حالی که او گریه میکند، روی آن نگه داری
عزیزم، گاهی اوقات در زندگی همه ما انسانها، لحظاتی فرا میرسد که به شانهای برای گریستن نیاز پیدا میکنیم. من دعا میکنم که تو به حد کافی عشق و دوستانی داشته باشی، که در وقت لازم، سرت را روی شانههایشان بگذاری و گریه کنی
از آن به بعد، دانستم که مهمترین عضو بدن انسان، یک عضو خودخواه نیست. بلکه عضو دلسوزی برای خالی شدن دردهای دیگران بر روی خودش است
مردم گفته هایت را فراموش خواهند کرد، مردم اعمالت را فراموش خواهند کرد، اما آنها هرگز احساسی را که به واسطه تو به آن دست یافتهاند، از یاد نخواهند برد
خوک روزی به گاو گفت:
مردم از طبیعت آرام و چشمان حزن انگیز تو به نیکی سخن می گویند و تصور می کنند تو خیلی بخشنده هستی. زیرا هر روز برایشان شیر و سرشیر می دهی.
اما در مورد من چی؟
من همه چیز خودم را به آنها می دهم از گوشت ران گرفته تا سینه ام را.
حتی از موی بدن من برس کفش و ماهوت پاک کن درست می کنند. با وجود این کسی از من خوشش نمی آید.
علتش چیست؟
می دانی جواب گاو چه بود؟
جوابش این بود:
شاید علتش این باشد که
“هر چه من می دهم در زمان حیاتم می دهم”
در این پاور پوینت کاربردی با نرم افزار Excel که از سری نرم افزارهای شرکت افیس می باشد آشنا می شوید و هر چه بهتر می توانید با این نرم افزار پر کاربرد کار کنید..
برای دانلود این پاورپوینت آموزشی روی لینک زیر کلیک کنید.
در این پست چند طرح دیگه برای شما دانش آموزان و دبیران گرامی درس حرفه وفن قرار داده ام که امیدوارم خوشتون بیاد.
برای دانلود طرح های زیبای اره مویی در این وبلاگ بر روی لینک های زیر کلیک کنید.
دانلود طرح های اره مویی مجموعه 1
دانلود طرح های اره مویی مجموعه 2
دانلود طرح های اره مویی مجموعه 3
اما طرح های اره مویی این پست
طرح شماره 1 - طرح شماره 2 - طرح شماره 3 - طرح شماره 4 - طرح شماره 5 - طرح شماره 6- طرح شماره 7 - طرح شماره 8
همه ما این واقعیت را می دانیم ؛ یادگرفتن یک چیز تازه کار سختی است . اما اگر یک دانش آموز ، دانشجو ، متخصص یا بیزنس باشید ، لازم است که هر روز چیزهای تازه ای یاد بگیرید . با رشد استفاده از اینترنت ، اطلاعات پیرامون ما با سرعت غیرقابل کنترلی رو به افزایش است . باید از خیلی مسائل آگاه شویم ، خیلی چیزها یاد بگیریم و در خیلی از موضوعات متخصص شویم و این خیلی سخت است .
خوب البته همچنین فرشته ای وجود ندارد امامن برایتان لیستی تدارک دیده ام که با کمک آن می توانید با رمز و راز های یادگیری آشنا شوید .
مهم نیست که چه میخواهید یاد بگیرید ، می تواند فیزیک یا اقتصاد باشد یا حتی جامعه شناسی یا هر چیز دیگری . مهم نیست که در چه مقطعی باشید ، داشن آموز ، دانشجو ، یک متخصص یا حتی فردی بازنشسته . با کمک این مقاله می توانید مسائل تازه را آسانتر یاد بگیرید .
در این مقاله یکسری تکنیک به شما آموزش داده می شود که با
کمک آنها می توانید نتیجه بهتری بگیرید .
پس با من همراه باشید
ادامه مطلب ...
با توجه به شروع شدن امتحانات نوبت اول و لزوم توجه دانش آموزان به موضوع امتحانات خواهش میکنم به نکات زیر توجه کنید:
موفقیت، اتفاقی نیست . برای موفق شدن هدف ، برنامه ریزی و روش نیاز داریم .
الف) گامهای مربوط به روزهای قبل از امتحان
1- موقع درس خواندن فقط به درس فکر کنید و روی آن تمرکز داشته باشید . برای این کار مطالب مزاحم را در برگه ای یادداشت کنید تا بعد از مطالعه به آن بپردازید .
2- سوالات طرح شده را در سه طبقه ساده ، متوسط و دشوار قرار دهید.
3- در پاسخ به سوالات سخت از دیگر دانش آموزان و از معلم یا والدین خود کمک بگیرید.
4- از نمونه سوالات سال های گذشته استفاده کنید.
5- به دقت مطالعه کنید تمام جزئیات را بخوانید و زیر مطالب مهم خط بکشید.
ادامه مطلب ...